نوشته های من...

نوشته های من...

نوشته های من وقتی بچه ها خوابیدند....
نوشته های من...

نوشته های من...

نوشته های من وقتی بچه ها خوابیدند....

شب نگار

امروز خوب بود،چرا؟

دو دلیل موثر داشت 

دیشب با اینکه از بیخوابی حال خوبی نداشتم اما خانه را مرتب کردم و سینک را خالی،

صبح هم ساعت یک ربع به نه بیدار شدم هرچند خوابم می آمد و تا یک ساعت بعد نتوانستم  صبحانه ام را آماده کنم،

بچه ها هم خوابیدند تا نزدیک ظهر!!

من هم صبحانه خوردم و ناهار گذاشتم و هم یک ساعت خوابیدم!

روشنا امروز تقریبا همه اش خواب بود و این یعنی وقت خالی من برای بازی با زینا،جمع کردن خانه،جارو و طی خارج از برنامه!و دوش گرفتن!

دوست دارم بیشتر روزها مثل امروز باشم...