نوشته های من...

نوشته های من...

نوشته های من وقتی بچه ها خوابیدند....
نوشته های من...

نوشته های من...

نوشته های من وقتی بچه ها خوابیدند....

روزنگار

خواهر فرنگ نشین دو روز قبل رفتن تست کرونا داد و مثبت شد!به قدری استرس گرفت و حرص خورد که یک روزه یک کیلو لاغر شد!!!چرا؟

چون دوهفته پروازش عقب می افتاد و به قول خودش همه چیزازکنترلش خارج شده بود...دیروز دوباره تست داد آزمایشگاه خصوصی ویروس شناسی و منفی شد و رفت....اما همه اش به  واکنش هاش فکر می کنم....بچه داشتن و همسر  داشتن یک خوبی دیگر هم دارد،هیچ وقت زندگی در کنترل تو نیست و برای بهم ریختن هرلحظه برنامه ها آماده ای و پلن اول و دوم داری!!!

شب نگار

اینکه بیدارم و نمی خوابم فقط یک دلیل دارد...خواهر فرنگ نشین سه ساعت دیگر پرواز دارد و برمی گردد سراغ زندگی اش...و در این دنیا فقط دوست دارم جای او باشم...تنها زندگی کنم و زندگی ام روتین قابل کنترل و  قابل پیش بینی  داشته باشد!