نوشته های من...

نوشته های من...

نوشته های من وقتی بچه ها خوابیدند....
نوشته های من...

نوشته های من...

نوشته های من وقتی بچه ها خوابیدند....

خرده چالش های زن و شوهری

بعد ازساعت ها کار بی وقفه نشستم روی مبل و سیب قرمزی را محکم گاز می زنم،آقای میم هنوز در خواب روز جمعه اش است،روشنا در خانه پیاده روی می کند،زینا رفته خانه ی دوستش،

در سرم صداهای دوست نداشتنی می چرخد،از آن صداها که من را به درجه ی خشم و نفرت می رساند،می خواستم چیزی بگذارم تا آن صداها در شعر و موسیقی های دوست داشتنی ام خفه" بشوند اما خب نگذاشتم،حوصله ی شنیدن روضه و مداحی هم ندارم،

نتیجه اینکه ده بار،شاید هم بیشتر حرف های تلخ آقای میم در سرم چرخید که چرا من از خواب بیدار می شوم چای و میوه آماده نیست؟چرا انار نیست؟چرا چای کمرنگ؟تو ول کردی و  هیچ وقت حال نداری و...

امروز وقتی چای دم می کردم هل و دارچینش را برای خودم انداختم که اگر نیمه شب دلم چای شب مانده خواست در عطر هل غرق بشوم،

میوه ها را به حساب بچه ها خوب شستم،خانه را مرتب کردم برای خودم که اگر بهم ریخته باشد حوصله ام نمی کشد،

خواستم لیوان های همیشگی چای را بگذارم اما دلم فنجان های رنگی را خواست،آبی را برای او گذاشتم که دلم را سرد کرده بود و صورتی را برای خودم که عاشق این رنگم...

بعد گفتم خب برای او چه اهمیتی دارد اگر همه ی اینکارها را به عشق او کرده باشی یا نه؟

او فقط دلش می خواهد از خواب بیدار شد همه چیز برای خوردن آماده باشد

قیافه گرفتن،زبان تلخ و بی محلی کردن به او فقط حال خودم را بد می کند،پس با همان سرخوشی کم رنگ همیشگی ام چای و میوه را می خورم....

نظرات 6 + ارسال نظر
اکبری دوشنبه 6 دی 1400 ساعت 17:05 http://mmern.blogfa.com/

سلام
من که مردم واقعا این عذابت را درک می کنم هرچند که خودم هم گاهی اوقات مشابه این اعمال را برای عیالم دارم.

سلام
گاهی ناخواسته موجب دلخوری می شویم
اما خب گذرا ست مثل خوشی ها
سلامت باشید

یاسی‌ترین یکشنبه 28 آذر 1400 ساعت 12:06 http://yasitarin.blog.ir

خسته نباشی عزیزم
کارای تموم نشدنی خونه...

میگما چرا اینا انقد خوابشون میاد

و سوال بعدی، این چیه که ما ولش کردیم و آیا چطوری باید بگیریمش؟ چرا هر چی میشه میگن تو ول کردی؟ پوففففف
چرا ما با ناظم ازدواج کردیم واقعا
واقعا هم اگر بخوایم تلافی کنیم خودمون بیشتر اذیت میشم

ناظم رو خوب گفتی!
دیگه بعد این همه سال یاد گرفتیم چه کنیم تا خودمون کمتر اذیت بشیم

نرگس شنبه 27 آذر 1400 ساعت 13:38 http://joqdebaroonkhorde.blogfa.com

چه قدر خوبه یکی اینقدر جنبه و سواد زندگی مشترک داشته باشه واقعا:)
دم شما گرم
غم شما هم کم

نرگس عزیزم این سواد به خون جگر و دردهای بسیار و البته با مطالعه و مشاوره به دست آمده
ممنونم از کامنت خوب ات

خانمـــی شنبه 27 آذر 1400 ساعت 08:35 http://dar-masire-zendegi1.blogfa.com/

عمل کردن به خط اخر خیلی سخته یه وقتایی کم میاره آدم ولی اگه بشه و اگه هی با خودت تکرار کنی شااااید راحت تر بگذره

دقیقا
اینجور وقت ها میرم تو اتاق و تند تند برای مشاورم تایپ می کنم و کمی اشک می ریزم و میام بیرون منتظر جوابشم و البته باز به روی خودم نمیارم هرچی بود

محدثه شنبه 27 آذر 1400 ساعت 07:32

اصلا مگه جز خودت کی را عشق است!؟ مهم خودتی دیگه… دنت کر ابات هیم…

یسس
جاست می فقط!

نسترن جمعه 26 آذر 1400 ساعت 19:49

پاراگراف آخرت رو عشق است

نکته سنجی شما را لایک است

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد