نوشته های من...

نوشته های من...

نوشته های من وقتی بچه ها خوابیدند....
نوشته های من...

نوشته های من...

نوشته های من وقتی بچه ها خوابیدند....

مسموم شدم

ساعت ۲ظهر،پای گاز یک جور قاطی پلو که از نت پیدا کردم را سرهم بندی می کنم برای ناهار،

زینا زودتر ناهار خورده تا برود کلاس تکواندو،روشنا بعد از دوهفته هنوز آبریزش دارد،دارو خورده و بی حال دراز کشیده،

حالم خوب نیست،

انگار از خط زندگی پرت شدم ته چاه،

قبل ترها زودبه زود تجربه می کردم این حال رو،

بی دلیل در مغزم چیزی کم و زیاد ترشح می شد که با قرص ها حل شد،

اما این حال بدم به خاطر سمی است که دیروز خوردم،

از حرف های آقای میم مسموم شدم،

بعد با اینکه باهم قهر نبودیم اما میلی به حرف زدن نداشتم،حتی نگاه کردنش هم برایم سخت بود،

هرچه کردم نتوانستم خوب باشم،شب هم نخوابیدم،انگار یک آدم دیگر شدم،

یک ربات بی حس،

هرصبح به محض بیدار شدن حالم خوب بود و یادم می رفت شب قبل چه حسی داشتم

اما دیشب روشنا نگذاشت بخوابم،صبح کسل تر بیدار شدم،

دلم نمی خواهد خوب باشم،

دلم نمی خواهد بد باشم،

حال عجیبی....

نظرات 5 + ارسال نظر
خانوم ِمیم پنج‌شنبه 23 دی 1400 ساعت 11:18 http://Www.mydailylife1400.blogfa.com

چرا باید با حرفمون کسی رو ناراحت و مسموم کنیم … اصلا چرا باید عزیزترین ادمهای زندگی باهات این کارو کنن؟؟؟
اقای میم (کلا اقایان میم فکر‌کنم سم پاشن
ولی خب این از خصوصیات بارز ما خانوماست که سم‌میگیریم و عطر گل محمدی پخش میکنیم توی خونه
از قاطی پلو بیشتر بگو

فهمیدم نود و نه درصد آدم ها متوجه نمی شوند طرف مقابل مسموم شده و اصلا سم پاشی وجود داشته باشه
خانم ها قدرت ریکتوری شون بیشتر ولی تا یک جایی توانش هست
از یک جایی به بعد آدم می افته تو دور افسردگی و غم و رها می کنه خوب شدن رو
سرچ کردم غذا با گوشت چرخکرده
گوشت چرخکرده و سیب زمینی رو استانبلولی کردمش!
چیز خاصی نبود اما خوشمزه بود

مامان چیچیلاس چهارشنبه 22 دی 1400 ساعت 22:20 http://Mamachichi.blogsky.com

منم خسته شدم

حق داری

محدثه یکشنبه 19 دی 1400 ساعت 14:21

آقای میم، لطفا قدر این قاب روشن رو بدون … همه خبرهای گرم و روشن و دلچسب دنیا ، اینجاست، توی آغوش این گل افتابگردون خونه ات… دو دستی بچسب بهش …

وقتی میگم خیلی عزیزی به خاطر همین کامنت های قشنگت

نسترن یکشنبه 19 دی 1400 ساعت 13:18 http://second-house.blogfa.com/

وظیفه بیشتر همسران مسموم کردن است نخطه سرخط
وای چقدر دلم ازین خوابهای طولانی و عمیق بعدازظهر میخواد کنار بخاری زیر آفتاب و وقتی بیدار میشی تاریک باشه

همسران محترم لطفا سم پاشی نکنید،نقطه سر خط.
خیلی خوب خواب عمیق
آدم از نو متولد میشه اصلا

یاسی‌ترین شنبه 18 دی 1400 ساعت 16:05 http://yasitarin.blog.ir

آخ آخ از این حسای بدجور
من اینجور وقتا دلم میخواد بخوابم
ولی نمیشه معمولا

یکی از وظایف همسران ما مسموم کردنه
کاشکی خوب بشی زودتر عزیزم

آخ نگووووو آنقدر دلم خواب می خواست
خوااااااااب طولانی
البته اضافه کنم عصر خوابیدم از این خواب های طولانی عمیق که روشنا وقتی بیدار شد و از روی من رد شد تا برود پیش زینا
بدنم درد می کرد ولی بیدار نشدم
و آلان خوب شدم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد