نوشته های من...

نوشته های من...

نوشته های من وقتی بچه ها خوابیدند....
نوشته های من...

نوشته های من...

نوشته های من وقتی بچه ها خوابیدند....

از این آروزهای برآورده شده

باران می بارد،بی اغراق باید بگویم "شرشر باران می بارد"،از نیمه شب دیشب تا همین ساعت می بارد،

هوا آنقدر سرد شده که خانه با دوتا بخاری گازی گرم نشده هنوز،روشنا شبیه پنگوئن شده!آنقدر لایه لایه لباس پوشیده روی هم،

من هم یقه اسکی که سال به سال بیرون خانه نمی پوشیدم،تن کردم با شلوار مخمل و جوراب کاموا،

سرم که از کارها و مشق و درس زینا خالی شد،کلاه و کاپشن پوشیدم رفتم داخل تراس،

گوشی دستم بود و یکهو هوس کردم "بهش"زنگ بزنم و با صدای آرام ولی هیجان زده و شاد بگویم:....وای از دیشب بارون میاد..هوا خیلی سرده،باورت میشه یقه اسکی پوشیدم؟...جات خیلی خالیه،کاش پیشم بودی بغلم می کردی،باهم می رفتیم کنار ساحل تو بارون...

اما"او"همین پایین بود،چای و میوه میخورد و با بچه ها حرف می زد!

نیازی به پیچاندن نبود تا تلفن بزنم و هیجان زده از سرما و باران بگویم!

خیلی لوس و بی مزه شد اصلا!!!!

نظرات 7 + ارسال نظر
سپیده دوشنبه 27 دی 1400 ساعت 23:15 http://Sepidehalipour.ir

آقا اومدم خیلی چیزا بگم ،اما همه رو پاک کردم و فقط میگم خیلی خندیدیم ،شاایدم اصلا خنده دار نباشه ولی من خنده ام گرفت

چرا پاک کردی؟؟؟خنده بر هر درد بی درمان دواست

یاسی‌ترین دوشنبه 27 دی 1400 ساعت 23:10 http://yasitarin.blog.ir

وای تو‌ بازم رفتی شمال کیف کن حسابی


مامان همکلاسی آلما بهم گفت، رفته پیش مشاور پرسیده اینکه یه شوهر تخیلی داره تو ذهنش خیلی بده؟ مشاور گفته اگر خیلی نقشش پررنگ نشه نه طوری نیست

منم شوهر خیالی می‌خوام!

آقای میم عشق گمشده اش!!!شمال
حالا خدا براش ساخته هی میره به خونه باغ پدرم سرمیزنه!
شوهر خیالی؟؟؟؟؟کتابخانه نیمه شب رو خواندی؟؟؟من چندنوع زندگی خیالی دارم!

آرامش یکشنبه 26 دی 1400 ساعت 22:09

عجیبه که گاهی آدم دلش تنگ میشه برای دلتنگ شدن و بروزش
عیبی نداره گاهی هم دلتنگ آدمایی باشیم که کنارمون هستن، همیشه که دلتنگی از دوری نمیاد!

آرامش عزیزم
بلاگ اسکای با من سرناسازگاری داره
بارها پاسخ کامنت هام رو خودش حذف کرده
گفته بودم برایت که همیشه دوری فیزیکی نیست!

نرگس شنبه 25 دی 1400 ساعت 20:57 http://joqdebaroonkhorde.blogfa.com

میگم هوا منور شده این طرفا=)) نگو شما تشریف آوردید:))
خوش اومدین خانم
+تشبیه پنگوئن خیلی خوب بود:)) خیلی بامزه‌س پنگوئن کوچولو پف کرده تو خونه برا خودش بدوعه=))

ممنونم نرگس جان
بلاگ اسکای خودش بقیه رو پاک کرد
خلاصه گفته بودم برایت که لطف داری و هوا خیلی سردتر از تهران بود

دیروز بارون بود امروز جوری افتاب میخوره بهمون که در عجبیم
چه یاداوری قشنگی
خانوم شما وسط بهشت زندگی میکنید که

سلام دوستم
هوا امروز عالی بود اینجا،مثل دم عید
یادآوری بعضی چیزها قشنگ
خونه ما نیست فکر کنم تو آبان ماه امسال درموردش نوشتم
به قول محدثه ی عزیز
خونه باغ پدرم

نسترن شنبه 25 دی 1400 ساعت 10:46 http://second-house.blogfa.com/

خب چرا اس ام اس نزدی و عشقولانه اش نکردی؟
البته که خودِ من حوصله این کارهارو ندارم ولی خب به ذهنم رسید

نمی شد!
آخه آقای میم اون موقع هاش هم اهل این چیزها نبود چه برسه آلان با بچه ها

محدثه شنبه 25 دی 1400 ساعت 07:32

همون خط اول حدس زدم اومدی شمال…. وای من عاشق این قابم… چقدر اینجا قشنگه… مونا باید اردیبهشت بیایی یک هفته اینجا بمونی، همه این درختا شکوفه میدن، مست میشی… هوای دونفری حسش بعد بچه میشه چند نفری

من که از اول جاده به یادت بودم
دوستم
امیدوارم بتونم بیام و بمونم چند روز
هوای جمعیتی میشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد