نوشته های من...

نوشته های من...

نوشته های من وقتی بچه ها خوابیدند....
نوشته های من...

نوشته های من...

نوشته های من وقتی بچه ها خوابیدند....

آخرین شب تابستان

بعد از مدت ها دوباره بین تخت بچه ها جاانداختم و آمدم بخوابم،

حالم هیچ خوش نیست....با بدترین شرایط جسمی و روانی به پاییز می روم در حالیکه می دانم این دومینو از فروردین ریخته و حالا شکل و ریختش بهم ریخته است،خراب شده و زشت به نظر می رسد....

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد