نوشته های من...

نوشته های من...

نوشته های من وقتی بچه ها خوابیدند....
نوشته های من...

نوشته های من...

نوشته های من وقتی بچه ها خوابیدند....

شب امتحان

برف می بارد....قرار است بازهم ببارد

راستش این روزها درگیر امتحان های زینا هستم،پاشنه آشیل تربیت من درس خواندن است

همان استرس و میل به کمال پرستی در درس مثل هیولای وحشی هی من را می گیرد می کشد پایین

و من هی از دستش فرار می کنم

زینا می رود خانه دوستش بازی،می رود سینما،شب برعکس زود خوابش می گیرد،حوصله درس خواندن ندارد،هر درسی که دوست ندارد سرکلاس یاد نمی گیرد

و من باید فقط با خودم تکرار کنم

بچه متوسط می خواهی

و تازه فهمیدم بچه های متوسط درس نمی خوانند که نمره بیست نمی گرفتند

من از درس و امتحان متنفرم.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد