نوشته های من...

نوشته های من...

نوشته های من وقتی بچه ها خوابیدند....
نوشته های من...

نوشته های من...

نوشته های من وقتی بچه ها خوابیدند....

قدم های اول،سخت و دوست نداشتنی

کتاب آیین دادرسی را ورق می زنم و هر سطر که می خوانم انگار یکنفر ته مغزم می دود و از هزارتوی راهروها،کشوی بایگانی دانشگاه را پیدا می کند و پوشه ها را فوت می کند!تا خاک ده_دوازده سالشان پاک شود و من یادم بیاید روزگاری این درس ها را خوانده ام!

خوش بینانه ترین حالت امسال قبول نمی شوم

می خوانم برای سال بعد،

برای من که روزی ۱۶،۱۷ساعت وقت درس خواندن ندارم،یک سالی روز دو سه ساعت درس خواندن ایده آل ترین حالت ممکن،استمرار همیشه جواب می دهد.

پشت فرمان می نشینم نفس عمیق می کشم تا یادم بیاید اول باید چه کنم تا ماشین روشن شود و نپرد!

برای راه افتادن،ترمز کردن،دنده عوض کردن باید چه کنم!!!

کمی بعد همه یادم می آید و منم که دارم آرام در خیابان خالی صبح جمعه رانندگی می کنم،تمام بدنم در انقباض است خسته می شوم انگار کیلومترها دویدم.

وزنم تکان نمی خورد اما هر روز ورزش می کنم،کم و بیش حواسم به خوراکم هست ولی ناامید نمی شوم ،از درس که خسته می شوم کفش هایم را می پوشم دمبل هایم را برمی دارم و نیم ساعتی عرق می ریزم بیشتر از این حوصله ام نمی کشد.

شب ها خودم را تصور می کنم که همه این مراحل را گذراندم و از آنچه بودم کیلومترها فاصله گرفتم

کاش میشد این روزها را شیفت کرد و پرید به روزهای خوب که لازم نیست آنقدر پرتنش و پرفشار تلاش بکنم،

کمی نفس عمیق لازم دارم.

نظرات 3 + ارسال نظر
نرگس یکشنبه 28 خرداد 1402 ساعت 07:06 http://joqdebaroonkhorde.blogfa.com/

خیلی خوشحالم که داری تبدیل به آدمی میشی که در وهله اول خودش خودشو دوست داره:) که داری همونی میشی که میخواستی و تسلیم رکود نشدی خیلی مهمه آدم چیزی که هست رو دوست داشته باشه
موفق باشییییی و کلی انرژی مثبت

نرگسسس
کامنت هات همیشه بهترین بوده
رکود داشتم و حس بی کفایتی
بالاخره بلند شدم و حرکت هایی زدم

رویا شنبه 27 خرداد 1402 ساعت 17:10 http://hezaran-harfenagofte.blogsky.com

روزگارمون خیلی شبیه هم هست .
تکاندن گرد و غبار دوازده ساله ، امسال که نشد برای سال بعد می خوانم ، تسلط به رانندگی البته گواهینامه گرفته ام چند سال پیش ،ورزش و تلاش برای کاهش وزن و تصور اینکه اگر خوب تلاش کنم چند سال بعد زمین تا آسمان با الانم فرق خواهم داشت .
بیا با هم بخونیم شرایطمون هم مثل همه و تازه می خوایم شروع کنیم .

رویای عزیزم
من به خاطر شرایطم که نمی تونم روزی شش ساعت درس بخونم و تست بزنم امسال برای دست گرمی شرکت کردم ولی با جدیت هر روز می خونم
شروع کن دوست عزیزم
امیدوارم سلامت باشی

محدثه شنبه 27 خرداد 1402 ساعت 12:36

فکر کن سال دیگه این موقع چالش های جدید داری و اینا دیگه برات عادی شده… رانندگی رو اصلا کنار نذار … انقدر بشین تا روان بشی… یروز میگی مسیر پر پیج خونه باغ رو میری و فکرشم نمیکردی بتونی ولی میتونی …
ورزش یه دوست پایه میخواد یا جو خوب باشگاه… افرین… آروم آروم وزن پایین میاد

محدثه جان،محدثه عزیزم
چه تصویر قشنگی برام ساختی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد