نوشته های من...

نوشته های من...

نوشته های من وقتی بچه ها خوابیدند....
نوشته های من...

نوشته های من...

نوشته های من وقتی بچه ها خوابیدند....

اوضاع خوب یا نه؟

اعلام سحرخیزی!!!

البته اگر ساعت ۶و نیم صبح  سحرخیزی باشد(گروه های حقوقی که عضوم ساعت ۴ صبح اعلام سحرخیزی می کنند)!بیدارم و درس می خوانم،اول صبح خانه باغ فوق العاده است،هوای ابری،صدای پرنده ها،صدای پنکه و سکوت خیابان،

تابستان شلوغ شروع شد،درس و دفتر و زندگی و بچه ها،جوری که آلان بعد از شش روز که آمدیم خانه باغ هنوز خالی و آرام نشدم

البته که اتفاق خوبی هم نیافتاد،آقای میم برگشت تهران و نیمه شب تصادف کرد خدا رحم کرد خودش چیزی نشد اما ماشین دیگر ماشین سابق نمی شود،خانم راننده ی ضارب!به قصد خودکشی سه خشاب قرص خواب خورده بود و با سرعت گاز داده بود و کوبیده بود به ماشین بعد هم از ترس غش کرد!

امیدوارم روزهای بعد بهتر باشد.

نظرات 4 + ارسال نظر
Reyhane R سه‌شنبه 13 تیر 1402 ساعت 23:52 http://injabedoneman.blog.ir/

چه تصویر زیبایی (:
موفق باشی خانوم

ممنونم ریحان جان

مهتاب سه‌شنبه 13 تیر 1402 ساعت 13:57

چقدر خدا رحم کرده بهش
عکستو دوس دارم حس زندگی داره

نسترن یکشنبه 11 تیر 1402 ساعت 13:27 http://second-house.blogfa.com/

الهی شکر خودشون خوبن
افرین به همتت

ممنونم نسترن جان
امیدوارم پایدار باشه این سحرخیزی

صبا شنبه 10 تیر 1402 ساعت 22:40 http://meslehavayebahar.blog.ir

سلام مونا جانم
الحمدلله که همسرتون سالم و سلامتند و ان‌شاءالله ماشین تبدیل به احسن بشه.
امیدوارم موفق باشی در رسیدن به اهدافت.
خواهر منم یه گروه ساخته تو تلگرام برای ۵ صبح بیدار شدن و کار عمیق کردن. بودن تو اینجور گروه‌ها خیلی عالیه. چند روزه که مشغول ویرایش مقالات حقوقی هستم و مشخصا خوش به حالت که داری درس می‌خونی دوباره.

ممنونم صبا جان
ممنون از دعای قشنگت
امیدوارم به سحرخیزی پایدار باشم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد