نوشته های من...

نوشته های من...

نوشته های من وقتی بچه ها خوابیدند....
نوشته های من...

نوشته های من...

نوشته های من وقتی بچه ها خوابیدند....

خبری نیست جز کمی غم و بیشتر خشم

امروز آنقدر بد و مزخرف بود که دلم می خواست می توانستم به هورمون ها ربطش بدهم اما طفلکی ها آرام سرجای خودشان نشستند

بچه ها و آقای میم من را به ستوه آوردند....

نظرات 1 + ارسال نظر
نسترن چهارشنبه 12 مهر 1402 ساعت 14:09 http://second-house.blogfa.com/

گاهی اینجور میشود
سخت نگیر رفیق

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد