نوشته های من...

نوشته های من...

نوشته های من وقتی بچه ها خوابیدند....
نوشته های من...

نوشته های من...

نوشته های من وقتی بچه ها خوابیدند....

شب نگار

طلایی ترین ساعت های شبانه روز از همین دقایق شروع می شود تا ساعت یک نیمه شب که بخوابم....

می توانم در ساعت خواب روشنا،وقتی زینا مشغول بازی است(صبح ها نمی تواند تنها با زی کند نمی دانم چرا!!)

چیزی گوش بدهم و خانه را جمع و جور کنم،بعد نور خانه را کم کنم،زینا را آماده خوابیدن و لحظه ی ملکوتی خواب هر دو بچه چنددقیقه ای خودم را رها کنم از مسولیت خانه و بچه....

اما حالا با گرم شدن هوا دوساعت نقره ای!!!هم عصرها دارم که با بچه ها می رویم بیرون،پیاده روی و دوچرخه....

نظرات 1 + ارسال نظر
Mah سه‌شنبه 17 فروردین 1400 ساعت 15:43

بابای بچه ها کجاس پس؟
طلایی ترین ساعاتت رو تو اینترنت نباش!

خواااااب

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد