نوشته های من...

نوشته های من...

نوشته های من وقتی بچه ها خوابیدند....
نوشته های من...

نوشته های من...

نوشته های من وقتی بچه ها خوابیدند....

شب نگار

اینکه آقای میم از هفته ای چهار روز دور کاری،به هفته ای پنج روز! رسیده یعنی فقط هفته ای یک روز می رود سرکار،

از آسیب های کروناست به اعصاب و روان من!در کنار مدرسه نرفتن زینا و نگهداری از روشنا!!

یعنی آن روز می رسد که من در ساعت ده صبح با روشنا دوتایی در خانه باشیم؟؟

کرونااااا لعنت به تو....

نظرات 4 + ارسال نظر
سمیرا شنبه 18 اردیبهشت 1400 ساعت 11:40 http://khalvateman66.blogsky.com

یعنی واقعاااا خدا صبرتون رو زیاد کنه، تصور اینکه همسر ۵ روز کل تایم خونه باشه سخته. البته همسر من نمی تونه کلا بمونه خونه حتما باید یه تایمی بره بیرون.
خیلی زود شرایط برات عادی می شه غصه نخور

سلام راستش این قضیه از پارسال شروع شد و خیلی برام سخت بود اما آلان عادت کردم اما خب حس خوب روزهایی که صبح تا غروب با بچه ها بودم یادم نرفته....امیدوارم شرایط بهتر بشه،آقای میم تمام روز خونه است و خوااااب

Reyhane R جمعه 17 اردیبهشت 1400 ساعت 22:11

وای موندن مرد تو خونه خیلی سخته.با اینکه کار خاصی هم نمیکنن انگار همش تو دست و پان /:

دقیقاااااااا(وی ناله سر میدهد)

taraaaneh جمعه 17 اردیبهشت 1400 ساعت 03:27 http://taraaaneh.blogsky.com

به امید اون روز که همه چیز برگرده سر جای اولش. ودورکاری بدون کاری

به زودی زود به خواست خدا

محیا جمعه 17 اردیبهشت 1400 ساعت 01:22 http://bluemahya.blogsky.com

سلام:)
بی نهایت حس خوب گرفتم از مطالب شما.

سلام....متشکرم....ممنون که خواننده وبلاگم هستید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد