زندگی ایده آل من یعنی امشب!که آقای میم بعد از سالی!دو روز پشت هم رفت سرکار از صبح زود تا غروب و اوایل شب،
خسته آمد خانه،زینا رو بردم واکسن و عکاسی و به خاطر خستگی و اثر دارو
همزمان با پدرش ساعت ۱۰شب خوابید!
روشنا هم همین حدودا کمی دیرتر،
حالا من هم سکوت آخرشب و ذوق تنهایی که دوساعت برای من ومختص به من!!!