نوشته های من...

نوشته های من...

نوشته های من وقتی بچه ها خوابیدند....
نوشته های من...

نوشته های من...

نوشته های من وقتی بچه ها خوابیدند....

روزنگار

پف کردم شبیه شیرینی گردویی شب عید!

هزارتا کار دارم،از جمع و جور کردن ظرف ها و لباس ها تا صاف کردن لواشکی که دیروز درست کردم،زینا کلاس دارد و باید ناهار بخورد قبل از رفتن،

دیروز یک بسته دمنوش سحرخیز گران خریدم(سال هاست دمنوش کیسه ای نخریدم به نظرم گران بود)برای همچین  روزهایی که له و لورده ام

یک دمنوش فور ویمن را انداختم داخل لیوان و بوی رازیانه و بابونه پیچید،باید سرحال بیایم،هزارتا کار دارم...

نظرات 3 + ارسال نظر
محدثه چهارشنبه 6 مرداد 1400 ساعت 10:08

حقش بود بعد دمنوش زیر کولر دراااز بکشین

آخ آخ ولی نشد

یاسی‌ترین چهارشنبه 6 مرداد 1400 ساعت 02:33 http://yasitarin.blog.ir

اون هزار تا کار تموم نمیشن هیچ وقت

پایداری ابدی دارند انگار

حسین دوشنبه 4 مرداد 1400 ساعت 14:44 https://daremtedadzendegi.blogsky.com/

سلام. خسته نباشید با این همه حجم کار
دم نوش هم نوش جان

متشکرم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد