نوشته های من...

نوشته های من...

نوشته های من وقتی بچه ها خوابیدند....
نوشته های من...

نوشته های من...

نوشته های من وقتی بچه ها خوابیدند....

دوشنبه ای که انگار جمعه است

سیب زمینی روی گاز سرخ می کنم،زینا نشسته روی اپن و مشق هایش را می نویسد(روی خط زمینه دفتر با مداد قرمز پررنگ می کند) و غر می زند که من مشق واقعی می خواهم!می خواهم حروف بنویسم!!

روشنا با اسباب بازی هایش مشغول است و آقای میم خواب،

حال دلم؟

خوبم،

هوا کمی خنک شده و من چشم به راه بارانم که امسال انگار خیلی کم قرار است به من سر بزند....

نظرات 2 + ارسال نظر
یاسی‌ترین سه‌شنبه 6 مهر 1400 ساعت 14:36 http://yasitarin.blog.ir

حال دلت
همیشه خوب مونا جونم

حال دل تو هم عالی باشه عزیزم

الهام دوشنبه 5 مهر 1400 ساعت 13:56

خوش باشی

به خوشی دوستان مجازی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد