ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
احساس می کنم یک بلاگر اینس.تاگرامم و باید برای ۴۰هزارتایی شدن دیدن پیجم یک لباس ست با آقای میم بپوشم و دوتا بادکنک طلایی ۴۰ و حرفkدستمون بگیریم و یک مسابقه هم برگزار کنیم با جوایز نفیییییس!!!!
بعد یادم می آید که اینجا وبلاگ و بحث ویوی پیج کاملا متفاوت...
خب در هر صورت خوشحالم بعد از سیزده ماه نوشتن،چهل هزار بار و بیستا!خوانده شدم،هرچند تقریبا دویست تا خودم بودم!!!
****
بحران ساعت یازده و نیم به طرز خوبی حل شد،اول من که سعی کردم نفسسسس عمیق بکشم و روشنا را آوردم کنار کلاس آنلاین روی پام خواباندم!هرچند بیشتر طول کشید و هرزگاهی با صدای معلم و زینا از خواب می پرید و آلان هم روی پام تکان میدهم تا بیدار نشود
دوم معلم زینا که انگار دارد کم کم جا می افتد! وقت بیشتری می دهد و تکالیف کمتر
سوم زینا که هرچند غر میزند خوابم گرفته،کاش مدرسه نمی رفتم،پشیمان شدم از مدرسه!!!به خاطر جدی شدن درس ها انگیزه بیشتری گرفته و خب کم کم او هم دارد جا می افتد
کامنت ها گفته بودید که کلاس آنلاین را رها کنم و بعد با زینا کار کنم،در حقیقت اصلا امکان ندارد،معلم فضای کاملا تعاملی ایجاد کرده،بچه ها باید ویس و فیلم و عکس بفرستند و من اصلا بلد نیستم باید از کجا شروع کنم معلمی کلاس اول را!
باید چندساعت زمان بگذارم برای آموزش خودم،بعد همان را دوباره به زینا یاد بدهم،عملا امکان ندارد
فقط دعا می کنم حضوری بشود برای همه ما این بهتر است...
200 تاشم شاید من باشم.وبلاگتون خیلی حس زندگی داره و از خوندنش لذت می برم با این که از ایران دورم ولی انگار همون همسایه روبرویی باشم که نوشتی اگه باشه شما رو گاهی تو بالکن می بینی گل آب میدی یا دخترتو چک می کنی. وبلاگتو دوس دارم.
سلاممممممممم،خدای من چقدر خوشحالم کردید...ممنونم که برایم نوشتید و خوشحالم که بهم سر می زنید
حتی اگر روشنا باهات کنار بیاد و خیلی خوب همکاری کنه گاهی همه چیز افتضاح پیش میره چون اولین باره این فضا رو تجربه میکنی
منم اوایل با اینکه کوچیکتره همکاری میکرد لحظات بغرنج زیادی متحمل شدم ولی کمکم دستت میاد و باید تلاش کنی بیخیال باشی و استرست رو به زینا منتقل نکنی
به امید روزای روشن
دقیقا همین شد آرامش عزیز....تئوری من از اول عمر زینا ایم بود که درس مهم نیست،شادی و آموزش مهم،اما این کرونا و آنلاین بودن همه چیز را بهم ریخت،من هم دارم بی خیال میشم که به جای سرساعت تحویل دادن کمی دیرتر هم شد اشکالی نداره،
به قول مشاورم این وظیفه معلم نه من،و من به خاطر روشنا بیشتر از این نمی توانم!
مبارک باشه حسابی اینفلوئنسر شدی برای خودت


من که هیچ وقت نفهمیدم چند نفر میخونن منو.
وای چه خوب که اوضاع بهتره. این وروجکها هم انقدر شیطونن و باهوش به این راحتی نمیخوابن
سلام یاسی جان
با یک آدم معروف!!به قول زینا روبه رو هستی!
البته اوضاع خوب تنها چند دقیقه دوام داشت،دیروز به معنای واقعی افتضاح بود همه چیز