نوشته های من...

نوشته های من...

نوشته های من وقتی بچه ها خوابیدند....
نوشته های من...

نوشته های من...

نوشته های من وقتی بچه ها خوابیدند....

چالش های زبان نفهم

نشستم بالای سر زینا که از شدت تب و سردرد مثل مرغ پرکنده نه می تواند بخوابد،نه بنشیند،نه دراز بکشد و من هیچ کاری جز دادن مسکن و دم نوش و بغل کردنش از دستم برنمی آید.

نگرانم اگر روشنا این ویروس را بگیرد با آن بی زبانی اش چقدر اذیت می شود.

کمی بعد زینا می خوابد،روشنا می خوابد،می روم توی اتاق دیگری و بساط نخ و سوزن هایم را برمیدارم و می دوزم تا حالم خوب بشود،

می دوزم و با خودم حرف می زنم

چالش های زندگی شبیه سربازی اجباری اند

حرف زور دارند،زور بازو دارند،قلچماق و زبان نفهمند

مثلا نمی فهمند که اوضاع زندگی شخصی من تازه کمی خوب شده،بعد دوسال رفتم سمت نخ و سوزن،ورزش را دوباره شروع کردم،رژیم خوب پیش می رود،زینا مدرسه را دوست دارد،روشنا دارد عاقل تر می شود و باخودش بازی می کند

زینا و روشنا همین اول مهرماهی یکبار مریض شدند البته خفیف

حالا سرماه دوباره اینجوری ازپا بیافتند انصاف نیست!

روشنا کوچک است برای سردرد به این شدیدی

زینا زرد و لاغر شده،یک روز به جز کمی دمنوش و بیسکویت ساقه طلایی چیزی نخورده

نمی فهمند

چالش های زبان نفهم را در آغوش می کشم چاره ای هم هست؟

نظرات 12 + ارسال نظر
سپیده جمعه 13 آبان 1401 ساعت 11:36 http://Sepidehalipour.blog.ir

نه عزیزم. بودم و هستم. یه بلاگ به دامنه اضافه شده و آدرسم تغییر کرده

Marzi پنج‌شنبه 12 آبان 1401 ساعت 09:40 http://rozegaremarzi.blogsky.com

مونا جون بلا به دور.
ما هم همه مریض شدیم. خودم که ۳ روزه نا ندارم.
طفلی بچه ها که تحملشون هم کمتره.
ان شالله خدا سلامتی بده به همه بیماران بخصوص بچه ها.

سلام مرضی جانم
دختر با سلیقه
عکس گل خونه ات رو دیدم خیلی قشنگ بود
امیدوارم سلامت باشی و شاد

سپیده شنبه 7 آبان 1401 ساعت 13:56 http://Sepidehalipour.blog.ir

نه،هیچ راهی . بهترین راه همون در آغوش کشیدنشونه وگرنه بدتر باهامون تا می‌کنن.
راستی سلام

سلااااااام
وبلاگت رو از دسترس خارج کرده بودی؟؟؟؟؟
خوشحالم که هستی

زینب پنج‌شنبه 5 آبان 1401 ساعت 14:47

دیدگاهتون رو دوست دارم
همینطور پاسختون به کامنت محدثه
انشاالله هر چه زودتر بچه ها خوب بشن

ممنونم زینب جان
نگاه تو زیباست

محدثه سه‌شنبه 3 آبان 1401 ساعت 21:04

از سرماخوردگی نگم که حسنا از نیمه شهریور نان استاپ بیمار شده و راه درمان این آخری هم فقط مایعات… یعنی هر یکساعت پنج بار میره سرویس… به خودم میگم داره چه بلایی سر مردم دنیا میاد، اونم بچه ها. خیلی خودم شماتت میکنم بچه آوردم مونا، هر جور میچرخونم بگم کار خوبی کردم میبینم غلط کردم ، چقدر دنیا سخت بود واقعا… بچه ها خیلی گناه دارن ..

اینکه روزگار داره سخت تر میشه رو قبول دارم
اما انسان به سختی ها احتیاج داره تا قوی بشه
من شبایی که اضطراب جنگ داخلی دارم واقعا دلم برای دخترها می سوزه....

رویا سه‌شنبه 3 آبان 1401 ساعت 18:56

درکت می کنم قشنگ
احسان چهل روز پیش مریض شد دو هفته طول کشید ،بعد دو هفته دوباره تب و لرز کرد سه تا دکتر بردم هنوز خوب نشده هفته قبل دوباره تب کرد و الان یک هفته ست سرفه شدید داره و دکتر هم گفتم گفت قبلی سینوزیت بوده این آنفولانزا ، یعنی هر روز می خوام درس بخونم فقط دارم مریض داری می کنم .
ولی خب می گذره و بزرگ می شن و این مریضی ها هم یادمون می ره .
روزهای خوب هم هر از گاهی پیدا می شن
ولی واقعا تمام بچه های دوست و آشنا و فامیل همه از دم مریض هستن ، خدا کنه زودتر تموم شه این دوره هم .

اوه چه طولانی
دقیقا به خاطر همین که من از شروع کردن هرکاری تو دوران بچه داری حس خوبی ندارم!
چون اول کار،وسط و آخرش بچه ها یک کاری می کنند برنامه آدم بهم می ریزه

آرامش دوشنبه 2 آبان 1401 ساعت 09:20

وقتی چالش‌ها رو در آغوش می‌کشیم و ازشون فرار نمی‌کنیم انگار آسونتر می‌گذره چون پذیرفتیم‌شون
امیدوارم حال بچه‌ها زودتر خوب بشه، بجای غم و غصه، شادی و شوق رو بدوزی

وقتی بغلشون می کنیم مثل بچه هایی می مونند که نیازمند محبت اند!یکهو ازاون صورت سخت و هیولایی به یک مشکل و مسئله قابل تحمل تبدیل می شند
به امید روزهای خوب برای همه،مخصوصا شما

مهتاب یکشنبه 1 آبان 1401 ساعت 20:56 https://privacymahtab.blogsky.com

سلام عزیزم الهی انشالله زودی خوب بشن اصلا بچه مریض میشه واقعا سخته منم امروز پسرم بردم دندون پزشکی لز شب قبلش خوابم نمی‌برد که همکاری میکنه نمیکنه و...بلاخره انجام داد یه نفس راحت

دندون پزشکی این غول بی شاخ و دم واقعا
خوشحالم گذشت و به سلامتی گذر کردید

نسترن یکشنبه 1 آبان 1401 ساعت 13:51 http://second-house.blogfa.com/

متاسفانه میتونم به جرات بگم 90درصد بچه ها الان درگیر این ویروسن
بچه خواهرم دو هفته اس درگیره و این وسط 4روز حالش خوب بود و مجدد تب کرد آب شده طفلی! حتی آب هم نمیخوره
وتمام همکارها که بچه دارن چه کوچیک چه بزرگ ( مدرسه ای ) بچه هاشون درگیرن!!!! این همه گیریِ همزمانِ بچه ها خیلی عجیبه! امیدوارم زودی بهتر بشن

دقیقا همین نسترن عزیزم
دوسال تو خونه بودن بچه ها رو پاستوریزه بار آورد یکهو رفتند مهد و مدرسه در معرض ویروس ها قرار گرفتند
امیدوارم بچه خواهرت به زودی خوب بشه

خانمـــی یکشنبه 1 آبان 1401 ساعت 08:16 http://dar-masire-zendegi1.blogfa.com/

آخ از مریضی ... من هم برای بار چندم از شنبه گذشته درگیر تب کنجدم
انشاالله زینا زود خوب شه و روشنا نگیره اینبار

ممنونم عزیزم
خیلی سخت مخصوصا وقتی یک مادر شاغل هستی خدا قوت

حمید یکشنبه 1 آبان 1401 ساعت 00:00 http://seyedhamidhavaeji.blogsky.com

سلام. خیلی‌ها این ویروسو گرفتن‌. ما هم گرفتیم. چاره‌ش همون تقویت بدن با چای دارچین و عسل و دمنوش‌ و... هست.

سلام متشکرم

سعیده شنبه 30 مهر 1401 ساعت 18:19 http://Mano2m.blogsky.com

واقعا مریضی بچه ها دل آدمو به درد میاره
دختر منم امروز تب داشت.

واقعا سخت
امیدوارم به زودی دخترتون خوب بشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد