نوشته های من...

نوشته های من...

نوشته های من وقتی بچه ها خوابیدند....
نوشته های من...

نوشته های من...

نوشته های من وقتی بچه ها خوابیدند....

سن تکلیف

در لبه ی تیغ راه می روم

زینا به سن تکلیف رسیده

و از دیروز نماز می خوانیم 

نماز که چه بگویم می خندیم و من شیطنت های کودکانه اش را می می بینم که سر نماز هی سر می چرخاند،با دست هایش بازی می کند و حتی دست می زند!!!

مانده ام چه کنم،اگربگویم از اول بخوان که کشش ندارد و حوصله اش سر می رود

اینجور هم....خدا قبول کند

مادر بودن واقعا پرچالش است.


نظرات 6 + ارسال نظر
لیلی دوشنبه 23 مرداد 1402 ساعت 16:10 http://Leiligermany.blogsky.com

واقعا راه سختی است. نمی دانم نماز در مسجد کمک می کنه یا نه
خدا کمکت کنه. بعد از نماز با هم دعا کنید و گاهی دعای خوردنی مثل بستنی یا کیک و بعد دعاش رو با هم اجابت کنید.

مشکل نماز جماعت طولانی بودنش
و مشکل زینا کامل بلد نبودن نماز
فعلا مسجد راهمون نمیدن
ممنونم از راهکارهاتون

آدم فضایی یکشنبه 22 مرداد 1402 ساعت 19:35 http://reymond.blogfa.com

سلام
مادری تون مقبول

آویزوووووووون جمعه 20 مرداد 1402 ساعت 14:46 http://avizooon92.blogfa.com/

سلام
وقتی بچه ها کوچک اند میگم کی بشه دو سالش تموم بشه
کی بشه واکسن نداشته باشه
کی بشه از پوشک بگیریم
اما دریغ....
که به قول شما مادری پر چالشه

امیدوارم که در این مرحله هم موفق باشی

سلام
آلان که به گذشته نگاه می بینم چالش ها چقدر کوچک بودند اندازه قد و بالای بچه ها
با سن بچه ها بزرگتر می شوند
ممنونم برایم دعا کنید

زهرا پنج‌شنبه 12 مرداد 1402 ساعت 23:12

سلام عزیزم
خدا حفظت کنه که به دخترت نماز یاد میدی
ایرادی نداره ، همینجوری با خنده یاد میگیره بهتر تو دلش جا میشه
سعی می کنم اگر چیز مفیدی پیدا کردم برات بنویسم

میتونی در مورد امام خمینی هم بخونی که چطور در مورد نماز فرزندانشون رعایت میکردن
اصلا سختگیری نمیکردن

به داشتنت افتخار میکنم

چه پیام خوبی تو این روزها به خوندن چنین کامنتی نیاز داشتم
منتظرم خیلی زیاد

محدثه چهارشنبه 11 مرداد 1402 ساعت 17:13

کم کم میخونه.،، مهم اینه تو محیط خشکی نباشه که میدونم خودت واردی… با هدیه، و شاد کردنش ترغیب میشه… کتاب های خوب تو این زمینه بخون..

دنبالش هستم چندتا کانال ویس گوش کردم اما خیلی به روز نبودند
اگر کتاب خوب سراغ داری بهم بگو
بدی اش اینکه اکثرا همون حرفایی رو می زنند که زمان بچگی ما می گفتند هم بچه ها تغییر کردند و هم زمانه

نسترن سه‌شنبه 10 مرداد 1402 ساعت 22:07 http://second-house.blogfa.com/

نمی‌دونم باید این حرف رو بزنم یا نه
ولی فقط تجربه هایی که دیدم و شنیدم رو‌میگم
هیچ وقت مجبورش نکن نماز بخونه، هیچ وقت ازش نپرس نمازتو خوندی یا نه؟ بذار با میل و رغبت بخونه نه از سر ترس و اجبار.... زده نشده ، واقعا لبه تیغه

دغدغه های خودم رو گفتی..‌.فعلا باهم نماز می خونیم من خودم رو برای دورانی که ممکن نماز نخونه هم آماده کردم
چالش بزرگیه
خدا خودش هوامون رو داشته باشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد