رفت
به همین زودی
خواهر فرنگ نشین عزیزم.
هرگز انتظار روز جمعه ای که در راه آمدن بود را فراموش نمی کنم،
دیدنش در آن سوی شیشه،در آغوش کشیدنش،خیره شدن به چشمان رنگی اش،
قلب من
ممنونم که آمدی
سفرت بی خطر.
من هم نزدیک ۴ سال میشه خواهرم رو که فرنگه ندیدم... حستون رو درک میکنم. کاش جوری نبود که مجبور بشن برای زندگی برن ...
کاش....امیدوارم به زودی همدیگرو ببینید
من هم نزدیک ۴ سال میشه خواهرم رو که فرنگه ندیدم... حستون رو درک میکنم. کاش جوری نبود که مجبور بشن برای زندگی برن ...
کاش....
امیدوارم به زودی همدیگرو ببینید