نوشته های من...

نوشته های من...

نوشته های من وقتی بچه ها خوابیدند....
نوشته های من...

نوشته های من...

نوشته های من وقتی بچه ها خوابیدند....

فکرهای قبل از درس

با مشاورم صحبت کردم،تاکید کرد حتما بروم سرکار

گفت هفته ای چهار روز کمک بگیر و یک روز هم تنها بگذارشان،

گفت برای روحیه خودم لازم این شغل،برای رسیدن به آرزوهایم،علاوه بر اینکه اگر رئیس بزرگ کسی را استخدام کند و او یک سال کار یاد بگیرد به خاطر من کار نابلد اخراجش نمی کند،این شغل از دستم می رود.

منتظرم تا روشنا دست از این بازی کثیف!بردارد و کاملا بر اوضاع خودش مسلط بشود تا بتوانم با آقای میم،با مادرم،با مادر آقای میم صحبت کنم،به رئیس بزرگ تلویحا گفتم می آیم گفتم منوط به رضایت آقای میم و روشناست.

اما نگرانم

نگران روشنای کوچک،نگران زینا و درس هایش،نگران نرسیدن به کارها و خستگی ام،درس هایم

نمی دانم چگونه پیش می روم اما گاهی جرقه روشنی در دلم زده می شود که این جدایی و استقلال برای بچه ها لازم.

نظرات 7 + ارسال نظر
آرامش دوشنبه 27 شهریور 1402 ساعت 14:03 http://harim-e-del.blog.ir

مونای عزیزم
از ته قلبم برات آرزوی موفقیت و آرامش قلبی می‌کنم...
گاهی حتی در بیکارترین و خلوت‌ترین روزهامون اون آرامش رو نداریم که توی روزهای بی‌نهایت شلوغ و بدوبدو داریم،
دنبال اون آرامش قلبی که نجات‌بخشه باش، چه شاغل چه غیرشاغل... این‌ها فقط برچسب‌هایی دنبال اسممون هستن

چه آرزوی قشنگی...ممنونم آرامش جانم...برام دعا کن

صبا دوشنبه 27 شهریور 1402 ساعت 07:28 https://gharetanhaei.blog.ir/

از من که از ۲۲-۲۳ سالگی فول تایم کار کردم بپرسی، این هست که هر موقع بخوایی هر شغل جدیدی رو شروع کنی استرس داری و نگرانی از پس کار و زندگی و خودت برنیایی. پس خیلی به استرس هات میدون نده.
بدترین حالت اینه که ۶ ماه میری، دیدی خودت و بچه ها خیلی در عذابید اون موقع میگی من نمیام، یا مثلا فقط سه روز در هفته میام. یا حتی اگر مقدور باشه یک روزش رو از خونه کار می کنی. همه ی این حالت ها در صورتی مقدوره که قدم اول رو برداری.
مثل همون روز اولی که رفتن به این دفتر رو شروع کردی!
اون روز استرس نداشتی؟! الانم همونه!

سلام صباجان
چقدر خوب که برام نوشتی...یادم رفته بود که چندماه قبل همون هفته ای یکی دو روز رفتن به دفتر برام سخت و استرس آور بود
ممنونم ازت

هدهد دوشنبه 27 شهریور 1402 ساعت 06:30

سلام
نگرانی نداره.. خب حتما اولش برای همه سخته، مخصوصا خودتون و دخترا. ولی حتما بعدش عادت میکنید. حتما هم کار بیرون و خونه با هم سختیش زیاده. ولی خیلیها میتونن. چرا شما نتونی؟
بعدم حالا اگرم نتونی دیگه نمیری. تهش اینه دیگه. مثلا بعد یه ماه، شش ماه، یه سال میبینی خیلی سخته یا بچه ها اذیتن و نمیری. چیزی رو از دست نمیدی که. به جاش کلی تجربه داری و خیالت راحت میشه که نشده. تا همیشه فکر نمیکنی اگر رفته بودم میتونستم اگر رفته بودم الان اینجوری بود اونجوری بود.
انشاالله میری و همه چیز خوب پیش میره همونجوری که دوست داری. ولی اگر نشد هم اتفاقی نمیفته. اینجوری نگاه کن که یه تجربه‌اس فقط، شکست و پیروزی نداره.

ممنونم ازتون
از این زاویه فقط یک تجربه است و شکست و پیروزی نداره
چه جمله خوووووووبی،با خودم بارها تکرارش کردم

نسترن یکشنبه 26 شهریور 1402 ساعت 01:29 http://second-house.blogfa.com/

خیلی خوشحال شدم تصمیم درونیت به رفتن شد
گاهی باید مسىولیت ها رو عادلانه تر تقسیم کرد تا درون ما هم راضی و خشنود باشه

چه جمله قشنگی

لیلی شنبه 25 شهریور 1402 ساعت 11:28 http://lostinwonderland.blogsky.com

اگر قبلا هم خانمی بودین که در جامعه فعال بودین واقعا در خانه ماندن براتون سخت میشه. هر وقت شرایط مساعد بود سر کاری که دوستش دارین برین. هم شما حق رشد دارین هم بچه‌ها

تابه حال شاغل و فعال اجتماعی نبودم.اما این روزها نیازش رو درونم حس می کنم.ممنونم از جمله قشنگی که آخر کامنت نوشتید

محدثه شنبه 25 شهریور 1402 ساعت 10:53

نگران نباش… دخترجان همه مهره ها سرجای خودش قرار میگیره… کار رو از دست نده …

محدثه‌..‌محدثه عزیزم چقدر به این حرف دوستانه ات نیاز داشتم

دریا شنبه 25 شهریور 1402 ساعت 10:28 http://Taarikheman.blogsky.com

خیلی از پستهاتون رو خوندم. چه طرز فکر زیبایی دارید.
دعا میکنم به خواسته هاتون برسید. استقلال مالی و فکری برای خانومها خیلی لازمه و ممکنه که مثلا در کوتاه مدت دخترانتون کمی سختی بکشن ولی خب اولا همین سختی هم براش درس آموزه و ثانیا مادر مستقل بعدها خیلی باعث افتخارشون خواهد بود.
مادر من هم کارمند بودن و من توی بچگیم روزای سختی رو داشتم ولی الان خیلی خوشحالم که توی خونه نموندن و به استقلال مالی و فکری و اجتماعی رسیدن

ممنونم دریا جان
به وبلاگم خوش آمدی
زندگی در سختی و راحتی آمیخته است گاهی چاره ای نیست جز انتخاب سختی ها

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد