ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
زینا رفته خانه ی مادربزرگش،روشنا همچنان بیمار و تبدار و خوابیده،
دفتر تعطیل نشد و مرخصی گرفتم،متاسفانه همین ماه اول تابه حال دوبار به خاطر بیماری روشنا مرخصی گرفتم و اصلا از این شرایط راضی نیستم.
حالا که بچه ها سرو صدا نمی کنند،نشستم پشت میز تا درس بخوانم.
امروز به خودم گفتم به خاطر آینده ی بهتر هر روز درس بخوان و رژیم را کامل رعایت کن،اجازه بده سال بعد از امسال بهتر و خوشحال تر باشی
همین طور که امروز نسبت به سه سال قبل که روشنا دنیا آمده بود روزگار بهتری را می گذارنم.
خدارو شکر که روزگار بهتره
روشنا چطوره ؟
هنوز تب داره ولی بهتر
ممنونم نسترن عزیزم