نوشته های من...

نوشته های من...

نوشته های من وقتی بچه ها خوابیدند....
نوشته های من...

نوشته های من...

نوشته های من وقتی بچه ها خوابیدند....

و باز پنج شنبه

هوا ابری است اما احتمال بارندگی یک درصد،آقای میم رفته مراسم تشییع و من از ۱۰صبح دارم خانه ای که دو روز کامل مرتب نشده بود و انبوه لباس ها را می شورم و مرتب می کنم،هنوز تمام نشده!!!

حقوقم را گرفتم،برخلاف تصورم آنقدری نبود که تمام چک لیست های این ماه را خط بزنم،علتش هم قسط های زیادی بود که داشتم،اما خودم را به یک پدیکور و کف سابی مهمان کردم و عالی بود!

برای مادربزرگم هدیه روز مادر گرفتم،برای بچه ها کمی خرده ریز و به خودم یادآوری کردم این اولین بار که با پول خودم خرید می کنم،پولی که برایش زحمت کشیدم و هنوز باورم نمی شود!

نظرات 4 + ارسال نظر
محدثه پنج‌شنبه 21 دی 1402 ساعت 16:55

نوش جونت عزیزم… انشالا پول بیشتر، عیدی ماه اسفند رو هم حساب کن خواهر… پس انداز برای خودت فراموشی نشه… این یکی رو حتما انجام بده، برای بچه هام خیلی خوبه خرید خرده ریز… من مواظبم خریدم برای دختر درشت نشه متوجه ای که

قربانت،حتما یادم می مونه

آرامش شنبه 9 دی 1402 ساعت 18:44 http://harim-e-del.blog.ir

مونا جان به نظرم نامرتب بودن خونه هنوز هم غول بزرگیه برات که وقتی بهت پیروز میشه خیلی سرخورده و ناامید میشی
اینو از چند پست اخیرت میشه فهمید :))
بهش بی‌محلی کن و بیشتر از حد توان خودت انتظار نداشته باش
خریدهای کوچیک حاصل از دستمزدهای کوچیک خیلی خیلی لذتبخشه

خیلی خوب نوشتی آرامش عزیزم....راستش همین آلان دور و اطرافم به شدت نامرتب و حس خوبی ندارم!!!
خیلی لذت بخش

فرزانه شنبه 9 دی 1402 ساعت 08:58

چه لذتی داره
استقلال خیلی خوبه

زحمت زیادی داره ولی لذت بخش

Lily پنج‌شنبه 7 دی 1402 ساعت 23:00

مبارک باشه چه قدر قشنگه خرید با اولین دستمزد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد