نوشته های من...

نوشته های من...

نوشته های من وقتی بچه ها خوابیدند....
نوشته های من...

نوشته های من...

نوشته های من وقتی بچه ها خوابیدند....

سال بعد

گاهی با خودم فکر می کنم سخت تر از شرایط آلان را باز تجربه خواهم کرد؟

مادر دو بچه کوچک بودن،شاغل بودن،آزمون  و درس خواندن،

کارهای خانه با من باشد!

امیدوارم سال بعد آزمون را قبول شده باشم،پرونده بگیرم و هر روز دفتر نروم.


نظرات 5 + ارسال نظر
آرامش سه‌شنبه 15 اسفند 1402 ساعت 11:08 http://harim-e-del.blog.ir

هربار می‌گیم یعنی از این بدتر هم میشه؟ از این سخت‌تر؟

پوست‌کلفتیم دیگه، زره های محکم‌تری به تن میکنیم و میریم جلو، گداخته میشیم و میگیم دیگه از این بدتر نمیشه ولی بشه یا نشه مهم نیست مهم اینه که ما از پسش برمیایم :)

دقیقا همین...چالش ها باعث رشدمون میشند،رشد که می کنیم شرایط سخت قبلی برامون راحت تر میشه

صبا دوشنبه 14 اسفند 1402 ساعت 02:34 https://gharetanhaei.blog.ir/

خیلی خوبه که به سال بعد فکر میکنی ولی هر از گاهی به دو سال پیش هم فکر کن. همین سختی های الان اهدافت بودن که بهشون رسیدی. کم کم مسلط تر میشی و به روزهای آسونتر هم میرسی.

دقیقا همین صباجان این روزها زیاد آرشیو وبلاگم رو می خونم

نسترن جمعه 11 اسفند 1402 ساعت 22:42 http://second-house.blogfa.com/

ان شاءالله قبول میشی

از دعای دوستان

Lily جمعه 11 اسفند 1402 ساعت 22:30

تن و جانتون سلامت باشه. شرایطی که گفتین خیلی سخته ولی پر از امیده و نشانه دستاوردهای مهمی در زندگیتونه. چه بسا آدمهایی که آرزوی این دردسرها رو دارن

چقدر قشنگ نوشتید...راستش خودم اگر دنبال این دردسرها نبودم آلان نداشتمشون!

سوری جمعه 11 اسفند 1402 ساعت 11:56 http://sutime.blogsky.com

کاش به خودمون آسون تر بگیریم

کاش کارها رو به وقتش انجام بدیم اینجوری کارها اسون تر جلو میره

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد