ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
دیروز با کلی مقدمه چینی خواسته ای را مطرح کردم که وقتی جواب رد شنیدم،حس کردم همسن روشنا هستم،
نه یک زن ۳۵ ساله،درس خوانده،مادر دوتا بچه.
موضوع چی بود؟
چادر
اینکه در خانواده هر دو به جز مادرها فقط من چادر دارم(دامنه ی این خانواده از خواهرهای هردو تا دختر عموها و دختر خاله ها می رسد.)
اینکه این روزها وقتی جایی می رویم آقای میم تیپ امروزی دارد و من به خاطر چادرم شبیه زن های سن بالا هستم(این برداشت شخصی من).
اینکه من و چادر از هم فاصله گرفتیم و من دختر نوجوان بیست سال پیش نیستم و تغییر کردم،
شرایط جامعه هم عوض شده هرچقدر هم حکو.مت با مردم بجنگد نوع پوشش خانم ها تغییر کرده،
همه و همه باعث شد من تصمیم بگیرم با حجاب باشم بدون چادر.
اما آقای میم قبول نکرد با اینکه تاکید کردم نوع لباس پوشیدن او هم عوض شده و مثل ۱۵ سال قبل نیست(کت شلوار و شلوار پارچه ای پوش بود آلان شلوار کتان و جین می پوشد).
او اصرار داشت تو نباید تغییر کنی( انگار من عروسکم سال ها یکجور می مانم بدون فکر و نظر).
خشم مثل خون در رگ هایم می جوشید و حس می کردم از درون آتش گرفتم.
چند هفته پیش با دوستم رفتیم پیاده روی و چادرهایمان را گذاشتیم روی یک نیمکت و بردند!
در نتیجه من به چادر نیاز داشتم گفتم من با پول خودم چادر نمی خرم و اعتقادی به این پوشش ندارم.
و سکوت کردیم.
آقای میم پول برایم ریخت تا چادر بخرم،با کمال بی میلی چادری خریدم و آمدیم خانه.
حس بدی دارم،اینکه باید پوششی داشته باشم که معتقدش نیستم یک طرف،تعیین تکلیف های زورگویانه طرف دیگر.
من می دانم مردهایی که شکاک و بد دل نیستند(مثل آقای میم ) ولی روی چادر حساس هستند، بیشتر از ۸۰ درصد به خاطر حرف مردم،اینکه نگویند زن فلانی هم چادرش را برداشت،اینکه می گویند چادر برداری کم کم بی حجاب می شوی و از این حرف های بی اساس.
وای چقدر خشمگینم....
این ناعدالتی ها،این رئیس بازی های مردانه،اینکه دامنه ی اختیار مردها حتی به جزئی ترین موارد زندگی زن ها مربوط می شود باعث می شود حالم از زن بودنم بهم بخورد.
میدونی چی میخوام بگم
شاید اگر اصرار آقای میم نبود اینقدرحس بد بهش نداشتی
از دید من خیلی از خانمهای محجبه هم شیکن
همینطور که خیلی از خانمهای غیر چادری و غیر محجبه شیکن
و همینطورکه بخشی از محجبه ها و بخشی از غیر محجبه ها شیک و زیباپوش نیستن
میخوام بدونی اگر بفهمی این حست ازکجا میاد تو بخشهای زیادی از زندگی میتونه بهت خدمت کنه که نوع پوشش جزئی ترینشه
شاید درست باشه...
با همه ی چیزایی که گفتی
که خب درستن و حقته
میخوام بگم من چادر میپوشم و خیلی شیک میشم با چادر
هم ابهت دارم و هم اینکه لباس و روسری و کیف های قشنگی میپوشم و حسم هم تامینه
هم حس امنیت دارم
هم هر چی که لازمه
سالها دانشگاه درس دادم به همین شکل و الانم کارآفرینم. به قولی حکومتی و استخدام دولت هم نیستم
هیچ وقت حس نکردم باید برش دارم تا به روز بشم
میخوام بگم شاید حست ازجای دیگه میاد
این دقیقا به نگاه خود ما بستگی داره که با چادری که تقریبا سرتاپای ما رو پوشانده(اگر نخواهیم مثل شنل ازش استفاده کنیم)،خودمون رو شیک بدونیم یا نه
روی کار و درس بر خلاف تبلیغ ها چادر و حجاب و یا بی حجاب بودن هیچ اثری ندارد
نوع لباس ما دقیقا از فکر و حس ما نشات می گیرد مگر اجباری در پوشیدن نوع خاصی از لباس در میان باشد
چقدر به خاطر حرف مردم زندگی کردیم و میکنیم..از ترس اینکه نکنه دیگران چه فکری کنند مدام داریم ترمز زندگی و روان آروممون رو میکشیم
متاسفانه همین...
زندگی کوتاه تر از اونه که مطابق خواست دیگران
بخوایم زندگی کنیم
اگر دلت می خواد چادری باشی ، خوب باش
و اگر دلت نمی خواد
- که ظاهرا همین طوره -
چادر نذار
همیشه هر کاری کنی عده ای هستند
که در موردش نظر مثبت یا منفی بدن
ولی
بعد مدتی خسته میشن و ول می کنن
اونوقت تو هم راحت میشی
واقعا جای تاسفه که خونواده ها ، دخترهایی رو مجبور
به سر کردن چادر می کنن که درست نفهمیدند چرا باید چادر سر کنند!!!
فاطمه زهرا سر می کرده ؟
خوب فاطمه زهرا ماشین لباسشویی و ظرف شویی هم نداشته
پس بیایم مثل اون ظرفها و لباسها رو با دست بشوریم !!!
لباس پوشیدن مثل مردمی که 1400 سال پیش زندگی
می کردند هیچ تناسبی با زندگی الان ما داره؟
اون موقع لباسها زیپ نداشتند
پس ما هم از لباسهای زیپ دار استفاده نکنیم ؟!!!
چیزی که ما از گذشتگان باید بیاموزیم رفتار و شیوه برخورد با دیگرانه
نه شکل زندگی و لباس پوشیدن !!!!
هدف از حجاب
-مطابق نص صریح قرآن -
مخفی کردن زیبایی های یه زن از مردان غیر مجازه
معدل کلمه غیر مجاز در فرهنگ دینی کلمه نامحرمه
یعنی جز پدر و برادر و همسر و فرزند
بقیه مردها مجاز نیستند از دیدن زیبایی های یک زن لذت ببرند و زنهای معتقد خودشون رو می پوشونند تا ...
حجاب الزاما فقط توسط چادر تامین نمیشه
اما
حجاب در فرم چادر
مال آدمهایی هست که معیارهای زندگیشون
مثل مردم عادی نیست
به مد و به روز بودن و خوشگل بودن در نظر دیگران اهمیت نمیدند
و این برای یه دختر یا زن معمولی بدون تربیت درست دینی اصلا کار آسونی نیست . دخترهای معمولی
غریزتا
تمایلات بی حد و اندازه ای به زیبا دیده شدن یا حداقل
دیده شدن و متمایز بودن از دارند
یادم میاد مادر چادری من
گیره موهاش رو پایین نزدیک گردن می بست
میگفت بالا بستن گیره مو باعث میشه که از زیر چادر دیده بشه و جلب توجه کنه
اون نسل از چادری ها تا این حد معتقد به
عدم جلب توجه دیگران بودند
الان طرف برای اینکه دیده بشه با آب و آتش میزند
از آرایشهای عجیب و غریب بگیر
تا پرسینگهای بعضا چندش آور لب و دماغ و گوشه ابرو و...
تا پوشیدن شلوارهای پاره و اصطلاحا زپ دار
تا ....
همه و همه برای اینه که طرف می خواد به هر قیمتی
دیده بشه
برای این آدمها حجاب سمه
از هر نوعش که باشه
اگرچه چادر تنها شکل حجاب نیست
ولی مانتو هم در کشور ما داستان خودش رو داره
طرفداران آزادی پوشش ، برعکس اسم فریبنده اشون
اصلا هم طرفدار آزادی پوشش نیستند .
همون طور که می دونی
بتدریج
و تحت نفوذ همین طرفداران آزادی پوشش
مانتوها اول بی دگمه شدند و بعد کوتاه و چسبان
الان هم به یه پیراهن تغییر شکل دادند
الان برای یه خانوم مانتویی معتقد به حجاب
پیدا کردن یه مانتو که دگمه داشته باشه
به تنش نچسبه و کوتاه هم نباشه
کار آسونی نیست
تازه اگر هم پیدا کنه چون به بقیه مانتوهای تنگ و کوتاه و چسبان فعلی شباهتی نداره
باید طعنه هم بشنوه که :
وای !!! این چیه پوشیدی ؟
مثل گونی می مونه ؟!!!
چرا اینو پوشیدی ؟ مال مامان بزرگت بوده ؟!!!
خلاصه
می خوام بگم اگر چه در این دوران ، چادر سر کردن کار سختی شده ولی مانتوی مناسب پوشیدن هم
کار آسونی نیست
چون دیگه پوشیدن این جور مانتو ها
عمومیت نداره و مد نیست
و در کشور بی نظیر ما
خلاف مد لباس پوشیدن
معنی اش مورد تمسخر و استهزا قرار گرفتنه .
بهترین کامنتی بود که خواندم
ممنونم
چندبا ر خوندم و استدلال شما رو دوست داشتم
خانواده مذهبی ما چادر پوشیدن به خاطر حرف مردم بوده!
زور بوده
بدون هیچ استدلالی
من اما تا همین دو سه سال قبل واقعا چادر رو دوست داشتم ولی اتفاقاتی افتاد که چادر مثل بقیه احکام دین کارکرد خودش رو به گونه ای که می گفتند،از دست داده و در نتیجه یک تغییر نگاه در من رخ داد.
مونا جان من تجربه قانع کردن همسر در این مواردو ندارم چون همسرسابقم غیرمذهبی بود. ولی از اول همون بچگی تو خانواده به شدت مذهبی مون حجاب نگذاشتم و پذیرفته شد. چون ما مذهبی های غیرحکومتی حرف و حجت برامون امام زمان هستند نه یه سری حرفهای شعاری منبریها.
من یادمه تو بحثهایی که با پدرم داشتم گفتم الان عصر غیبته اصلا حدود درست حجاب از کجا معلوم این باشه اگر منو مجبور کنیید میتونی به ایشون بعدا جواب پس بدی؟؟؟که خب همینم بحث رو مختومه کرد کسی هم تو فامیل حرفی نزد. الان چند ساله مادرم هم کلا حجابش رو برداشته پیشنهاد خود پدرم بود چون شرعا هم دیگه بهش واجب نیست اونام بیشتر اوقات سال خارج از کشور هستند حفظ اون حجاب فقط مشکل ایجاد میکرد.
من نمیدونم شما به کدوم دسته مذهبیها تعلق دارید ولی اگر دغدغه همسرت واقعا شرعه شاید از این راه وارد شدن کمک بکنه.
چه دیدگاه جدیدی!
تا به حال چنین استدلال هایی نشنیده بودم
من فعلا به هیچ دسته و گروه سیاسی و مذهبی تعلق ندارم و همین کار رو سخت کرده!
مونا جانم من به انتخاب خودم چادر سر کردم و حدود ۱۴ ۱۵ سالی هم چادر سرم کردم و چادر واقعا برای میم مهم بود... وقتی برای مصاحبه شرکتهای مختلف میرفتم چندباری مورد تمسخر قرارگرفتم و خب شرکتهای خصوصی اتقدر همه ژیگول بودن که من تا دم شرکت باچادر میرفتم و داخل شرکت بدون چادر! برام سخت بود ولی بخاطر شرایط م اینکار رو میکردم بعدش دیگه بجز سرکار سر میکردم و احساسات ضد و نقیضی تجربه میکردم... و بعد به این نتیجه رسیدم بدون چادر هم میشه محجبه و باحیا بود...الان به ندرت چادر سر میکنم و میم هم هیچ وقت اجبار نکرد...در صورتی که کسی بود که دو سه بار بخاطر شال رفتن عقب بهم اوایل ازدواج تذکر داده بود!!!! ولی متوجه شد بعد فردی این مسئله پررنگتر هست... بقیه درست میگن کم کم بذار کنار،عادی میشه...
دقیقا همین نسترن عزیزم
با آقای میم و بچه ها رفتیم شهربازی اکثر خانم های بی حجاب بودند و من تنها چادری تو اون جمعیت زیاد
خیلی حس بدی رو تجربه می کردم
حس می کردم یک زن عقب مونده بد تیپم که کنار شوهر خوش تیپم راه میرم....
امیدوارم بتونم موفق باشم
به نظرم باید بهش اطلاع می دادی نه این که نظرش رو بپرسی
باز تو موقعیتی که می دونی آرومه باهاش حرف بزن، بگو من خواسته ام رو بهت گفتم و تو مخالفت کردی ولی این دلیل نمیشه فقط حرف تو باشه. من چادر رو سر می کنم تو هم شلوار پارچه ایت رو بپوش. اگر نه که هیچی. نمیشه که تو حتی اختیار پوششت رو نداشته باشی. بگو کم کم و تو موقعیتهای مختلف این کار رو انجام می دم که یه دفعه خیلی تو چشم نیاد این حرکت.
رگ خوابش رو باید دستت بیاد، جنگیدن فایده ایی نداره. با پنبه سر ببر
دقیقا ویرگول عزیزم...
بهش گفتم تو هم کت شلوار بپوش.
گفت می پوشم و بقیه حرف های جدی من رو به مسخره گرفت!
انگار روشنای چهارساله داره روی یک موضوع اصرار می کنه باید حواسش رو پرت کرد!
یکجورایی قبلا اطلاع داده بودم و بهش تو موقعیت های متفاوت و از حس بدم گفته بودم ولی...
سلام عزیزم
یک سوال برام پیش اومده، شما چرا از اول چادر پوشیدی ؟
من بخاطر اینکه چادر حجاب حضرت زهرا بود
الگوی من حضرت زهراست ، چون کامل ترین زن بود
دلم میخواد مثل ایشون بشم که عزیزترین بود برای خدا
اون موقع هم همه جور لباس بود
هم حجابی که خدا به پیامبر آموزش داده بود
هم بد پوششی که براش آیه نازل میشد تا مسلمون ها رعایت کنند
منم مثل شما یک خانمم ، انتخاب نوع پوشش هم با خودم بوده
بنظرم اینکه پوششمون رو مطابق تغییر جامعه عوض کنیم اشتباهه
پوششی که باعث بشه تو جامعه انگشت نما نشیم مناسبه ، چادر عربی که خیلی شیکه ، اکثر دخترها چادر عربی رو انتخاب میکنن
ولی من با چادر واقعا راحتم و احساس امنیت بیشتری دارم ، از اینکه تو جامعه ی امروزی وقتی مردی من رو میبینه متوجه میشه حریم دارم و حد خودش رو میدونه ، حداقل کمتر از بقیه بهم نگاه میکنند و به اصطلاح طمع میکنند ، و باعث آزار کلامی و رفتاری بشن
بنظر من آدم ها باید پیشرفت کنن ، به این معنی که به خدا نزدیکتر و شبیه تر بشن
به الگویی که خدا برامون فرستاده شبیه تر بشن
نه اینکه دورتر بشن ، مهم نیست دوست و همسایه و دختر خاله چی میپوشن
خودت بهتر از من میدونی که خدا گفته از قدم های شیطان پیروی نکنین که دشمن آشکار شماست
شیطان نمیاد به یک خانم چادری بگه روسریت رو بردار ،میگه شبیه اطرافیانت راحت تر و زیباتر باش ، چرا شوهرت راحت باشه و تو نه ؟
قدم به قدم ما رو با خودش همراه میکنه
ان شاءالله بهترین تصمیم رو بگیری و به خدا نزدیکتر بشی
فقط بخاطر خودت
سلام عزیزم دوران نوجوانی دقیقا مثل شما فکر می کردم و عمل می کردم اما
من مدت هاست از این حرف ها و شعارهایی که سر سوزنی برای زندگی من فایده عملی نداشته گذر کردم...
چقدر این پست و حرفاتو درک می کنم منم این روزها رو گذروندم
چقدر بابت نوع پوششم اذیت شدم بخاطر اینکه دوس نداشتم چادر بپوشم حالا انگار یه بچم که نمیتونه خوب از بد تشخیص بده و جالبه این مرد خودش پر از خطاس!! اما به خودش حق میده بهم زور بگه
میدونی من چادرمو گذاشتم کنار و بابتش خیلی اذیت شدم اما فهمیدم از سمت شوهر درک نمیشم احساسم براش مهم نیس..بنظرم نباید بهش میگفتی حساسش کردی باید کم کم میزاشتی کنار توی موقعیتهای مختلف ..الان هم قدم به قدم پیش برو مطمئن باش موفق میشی
واقعا درست میگی
درک نشدن اصل موضوع
سلام عزیزم.از این مانتو عبایی های بلند و شیک بخر بدون اینکه بگی.بعد توی خونه جلوی همسرت بپوش ببینه که چقدر حجابش کامله .
سلام
دارم و استفاده می کنم برای سفرها
اما توی تهران...فعلا نشده
یه چیز دیگه اینکه مسیر زندگیت رو داری می بری به سمتی که هم خودت و هم دخترات به زن بودنت افتخار کنند، ادامه بده لطفا
حتما!
باید برای تغییر تلاش کرد و پا پس نکشید
مونا جان
بازم بهت تبریک میگم بخاطر جسارتی که روز به روز بیشتر میشه
یه موقع هایی لازم نیست از تصمیمت با کسی حرف بزنی! تو عمل انجام شده قرارشون بده! پذیرشش اونجوری برای اونم راحتتره!
همسرت هم گاهی احتمالا از خداش هست تو عمل انجام شده قرار بگیره!!
ممنون صبای عزیز
امیدوارم شرایطی پیش بیاد بتونم تو عمل انجام شده قرار بدمشون
چادر رو آروم آروم بذار کنار . مثلاً بگو چادر ملی سر می کنم و بعد آروم آروم کنار بذار .
کسی که چادری هست وقتی مانتویی می شه خیلی تو چشم هست و هزار حرف و حدیث ... حتی از طرف خود مانتویی ها!! خواهر من با پوشش افراطی چادری که کم مونده بود روبند بزنه چادر رو گذاشت کنار و الان دیگه مانتو هم نمی پوشه و پیراهن می شه رسماً. اوایلش خیلی تو چشم بود ولی الان من هم داره یادم می ره یک زمانی چادری بود .
مامان خود من هم دید سختشه یک سال پیش چادر رو گذاشت کنار و عمه هام چقدر مسخره ش کردند و همسایه ها ولی اهمیت نداد الان هم انقدر ساده می گرده که واقعا هیچ فرقی با چادر نداره .
آلان هم چادر عربی میپوشم سال هاست.
دقیقا به خاطر حرف مردم